19 سپتامبر 2019 در بينش از DR. KIM ، بلوارهاي ازدواج


پدر و مادرم 59 سال از دنيا رفتند که پدرم درگذشت. پدر 28 روز از مادرم کوچکتر بود ، به همين ترتيب وقتي در دبيرستان ملاقات کردند در رده هاي مختلف بودند. مادر من در آن زمان با شخص ديگري ملاقات مي کرد اما پدرم مصمم بود قلب او را جلب کند - و او اين کار را کرد. پس از پايان دوره دبيرستان ، مادرم پس از پايان سال تحصيلات خود ، به دانشگاه شهر اوکلاهما رفت. بيشتر روزها مادرم بعد از کلاس در دانشگاه مي ماند تا قبل از آمدن به خانه به تحصيل بپردازد. اگر او مستقيم به خانه مي آمد ، کالسکه اي که او سوار مي شد ، مي توانست درست جلوي دبيرستان که پدر من در آن حضور داشت ، بيرون بيايد. وقتي پدر ساعت 2:30 بعد از ظهر را شنيد. اتومبيل خياباني با توقف مواجه شد ، او به سرعت به سمت پنجره کلاس رياضي خود رفت تا ببيند مادرم در حال پياده شدن است يا خير. اگر اين کار را نکرد ، او به صندلي خود بازگشت. اگر اين کار را مي کرد ، او کتاب هاي خود را جمع مي کرد و از کلاس ، پايين پله ها ، بيرون از ساختمان بيرون مي رفت و سپس مادرم را به خانه مي برد. پدر دانش آموز و خلوص خوبي بود و معلمش هيچ وقت او را براي پياده شدن از کلاس به چالش نمي کشيد. در حقيقت وقتي او را ترک مي کرد ، گفت: "خداحافظ خانم جانسون. فردا مي بينم ، "و او با آرزوي سلامتي به او پاسخ مي داد. سال بعد پدرم به مادرم در دانشگاه سيتي اوکلاهما پيوست و بورسيه ورزشي دريافت کرد.


 


طي دو سال ديگر آنها به ملاقات خود ادامه دادند و دوست داشتند ازدواج کنند. همه به جز پدر و مادر مادرم بودند ، که فکر مي کردند او مي تواند بهتر از پدر من باشد. براي اولين بار در زندگي ، مادرم از پدر و مادر خود سرپيچي کرد زيرا او و پدرم فرار کردند و ازدواج کردند. اما در حالي که من هفت سال بعد متولد شدم ، پدر و مادر مادرم بزرگترين هوادار پدر شدند.


 


من هرگز نفهميدم که چقدر خوشبختم که به عنوان فرزندشان به دنيا آمدم تا زماني که شروع به مشاهده ازدواج برخي از دوستانم کردم. معمولي بودن من هميشه طبيعي نبود. ازدواج والدين من کامل نبود اما آنها هميشه روي آن کار مي کردند. آنها واقعاً الگوي من براي همه چيز ازدواج عالي بودند.


 


اندکي پس از اينکه پدرم 70 ساله شد ، هم سرطان روده بزرگ و هم سرطان پروستات تشخيص داده شد. در حقيقت ، خبر سرطان در همان ماه آمد که او سن خود را با بازي گلف شليک کرد (70). درمان فرآيندي بود که شامل جراحي ، معالجه شيمي درماني و پرتونگاري بود. اين يک روند ناگوار بود و او سخت جنگيد. مادرم هر روز کنار او بود. من واقعاً فکر مي کنم که ازدواج قوي آنها فقط در طي اين سالها قوي تر شد. مثل همه چيزهايي بود که در زندگي با آنها روبرو بودند. آنها در کنار هم بودند و خدا در مرکز بود.


 


وقتي پدر 79 ساله بود ، پس از زنده ماندن در هر دو سرطان روده بزرگ و پروستات ، او به يک تومور بدخيم مغز مبتلا شد. چند بيمارستان بستري بود اما بيشتر مادرم تا آخرين روزهاي زندگي از او مراقبت مي کرد. در آن ماههاي گذشته ، من ديدم والدينم عشق و قدرت و تعهد مستمر به يکديگر را از راههاي قدرتمند نشان مي دهند. وقتي قدرت پدرم از بدنش خارج شد ، ديدم که قدرت او در حال افزايش است. کشيش تامي نلسون آن را "آخرين عمل عشق" مي نامد. مادرم قوت خود را نشان داد که فکر مي کردم آنجا است اما قبلاً آن را هرگز به طور کامل نديده بود. اين به عشق او به پدرم و عشق شگفت انگيز خدا به او دامن زد. پدرم را در 80 سالگي او دفن کرديم.


 


پدر و مادر من الهام بخش ازدواج ما بوده اند. ما نمي خواهيم ازدواج ما دقيقاً مثل آنها باشد زيرا ما مي خواستيم ازدواج بي نظير خودمان را داشته باشيم. آنچه ما مي خواهيم تکرار کنيم عشق آنها ، تعهد آنها به يکديگر و ازدواج آنها و عزم آنها براي حفظ خدا در مرکز بود. اين يک فرمول ساده براي يک ازدواج عالي است.


 


تو چطور؟ ازدواج شما امروز کجاست؟ کجا مي خواهيد که باشد؟ آيا شما خدا را در مرکز ازدواج خود قرار خواهيد داد؟ آيا شما متعهد به انجام هر کاري خواهيد بود؟


 


ازدواج مانند والدين من فقط اتفاق نمي افتد. روز به روز تلاش زيادي مي کند. تغيير با شما شروع مي شود. چرا از خدا درخواست کمکش نکنيم و امروز يک قدم برداريم؟


 


من دوست دارم که شما را به عنوان يک ازدواج متغير با ازدواج عالي در نظر بگيريد. اطلاعات قدرت و پشت پرده زيادي وجود دارد. اين آسان است ، و به ما کمک مي کند تا ديگران را به عقد ازدواج خدا براي آنها کمک کنيم! اينجا را کليک کنيد تا امروز به ما بپيونديد


 


منبع :  sanykala


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روانشناسی محمدبراغ صورت معاملات فصلی خرید ساعت هوشمند سامسونگ پروفيل شياردار-پروفيل شياردار صنعتي Eric لیزر موهای زائد کویر پیچک هر چی بخوای هست نمای بیرونی ساختمان